برگزیده داستان آن یک شب …وزن پاهایش غیرقابل تحمل شده بود آرام آرام قدم برمیداشت شاید امروز می توانست بهترین روز زندگی اش باشد… آرزوئی که هر دختری دارد …… علیرضا هزاره فوریه 11, 2023 بیشتر
برگزیده داستان پیرمرد وپیرمرد – بخش 4 ـ عقاب در قفسبخش سه را در این صفحه بخوانید پیرمرد و پیرمرد بخش 4 – عقاب در قفس ـ من به خاطر تو گیر افتادم ، وگرنه… علیرضا هزاره جولای 21, 2022 بیشتر
برگزیده داستان پیرمرد وپیرمرد – بخش 3 ـ غریبه ی عجیببخش دو را در این صفحه بخوانید پیرمرد و پیرمرد بخش 3 – غریبه ی عجیب مانند همیشه در پارک نشسته بود به صبح فکر… علیرضا هزاره جولای 8, 2022 بیشتر
برگزیده داستان پیرمرد و پیرمرد – بخش 2 – بهزادبخش یک را در این صفحه بخوانید پیرمرد و پیرمرد بخش 2 – بهزاد مدت ها بود که صدای زانوهایش ورود به شصت سالگی را… علیرضا هزاره ژوئن 27, 2022 بیشتر
برگزیده داستان پیرمرد و پیرمرد – بخش 1 – پایانپیرمرد و پیرمرد بخش 1 – پایان عرفان به آرامی چشمانش را باز کرد به قدری سردرد بود که چشم هایش تار می دید ،… علیرضا هزاره ژوئن 20, 2022 بیشتر
ارتباط با ما تماس با ما علیرضا هزاره فوریه 8, 2020 ارتباط باماتماس باماداستان کوتاهعلیرضا هزارهعلیرضاهزاره ارتباط با نویسنده بیشتر تماس با ما
داستان پیرمردی روی صندلی علیرضا هزاره فوریه 6, 2020 No Comments بهترین داستان فارسیپیرمردی روی صندلیداستان بلندداستان کوتاهعلیرضا هزارهعلیرضاهزاره داستانی جذاب حول محور یک کافه بیشتر پیرمردی روی صندلی