دیدار مادر
شب کریسمس بود اما پدر هنوز سرکار بودمانند همیشه کار مهم تر از هرچیزی بودماریا چهارپایه ای را به سختی جلوی پنجره آورد تا بتواند…
نظاره گر درکنار پنجرهدست در دستشپا به پای هممی خندندچشم هایش می درخشدچه زیبا شدی امشبآرام برولذت ببرزندگی کنحواسم هستروزهایی ست که می نگرماز دور توراعشقت…
بیشتر دوستت دارمدرافکارم غرق شده امتنها مانده امفکرهادارمراه هایی دارمچاره ها دارمدر رویایم غرق شده امپرواز میکنمدرمیان آرزوهایمرسیدهنرسیدهازیاد رفتهو شکستههمه و همهاینجا هستندتنها هستندمدت هاستکه از یاد…
بیشتر مدت هاستاشک هایم را برروی زمین میریزم در آن جاست منتظر است مدت هاست صبرش به سر آمده من هم همینطور دیگر کافیست اگر نمی آمد…
بیشتر به دیدار خدایم می رومدر گوشه گوشه قلبم می نویسمبارهاتکرار میکنمبا خدایمرازهاییاز کسانیکه دوست دارند هنر رامی فهمندمی شناسندارزش این قلم راخدایا دوست بدارحفظ بفرمادوست داران این قلم را…
بیشتر خدایا دوست بدارآنا – بخش دوم – جشن بزرگ بخش یک را در این صفحه بخوانید در بیشتر خیابان های شهر پرچم هایی با علامت فلش رو…
بیشتر آنا – بخش دوم – جشن بزرگبخش اول – تنها همیشه در خواب هایش پدر را می دید روزی که ناپدید شد ، وقتی که بسیار کوچک بود آنقدر کوچک که…
بیشتر آنا – بخش اول – تنهامحفل سیمرغ بخش دوم ـ تاریکی بخش یک را در این صفحه بخوانید ( توجه : این داستان برای کودکان و نوجوانان زیر پانزده سال…
بیشتر محفل سیمرغ – بخش دوم – تاریکیکتاب صوتی افکار کودکانه ویدیو آپارات را نیز می توانید تماشا کنید : نویسنده علیرضا هزاره اگر از داستان راضی بودید با حمایت مارا خوشحال…
بیشتر افکار کودکانه – صوتیبخش اول ـ آتش ( توجه : این داستان برای کودکان و نوجوانان زیر پانزده سال مناسب نیست ، داستان در ژانر وحشت میباشد) مردم…
بیشتر محفل سیمرغ – بخش اول ـ آتش(بخش یک را از اینجا بخوانید) کمی تاریک بود اما آن موجود بزرگ وحشتناک به وضوح دیده می شد هرمز نگاهی به داریوش انداخت با…
بیشتر هرمز بخش دوم