رویایی دارم
هرشب
در خلوتگه افکارم
قدم می زند
جیر جیر میکند
آرامش را به سخره گرفته
زمزمه می کند
دروغ می بافد
بازی ام می دهد
رویا جان
من کسی ام که زندگی را با چنگ و دندان گرفته ام
جنگیده ام
چیزهای زیادی ازدست داده ام
روزها و ماه ها رها کرده ام
سالهای زیادی به فراموشی سپرده ام
از خیلی ها دوری کرده ام
هیچوقت خطر نکرده ام
رویا جان…
من مرد رویا ها نیستم