بخش یک را در این صفحه بخوانید پیرمرد و پیرمرد بخش 2 – بهزاد مدت ها بود که صدای زانوهایش ورود به شصت سالگی را…
بیشتر پیرمرد و پیرمرد – بخش 2 – بهزادنویسنده: علیرضا هزاره
پیرمرد و پیرمرد – بخش 1 – پایان
پیرمرد و پیرمرد بخش 1 – پایان عرفان به آرامی چشمانش را باز کرد به قدری سردرد بود که چشم هایش تار می دید ،…
بیشتر پیرمرد و پیرمرد – بخش 1 – پایان۷ مزیت مطالعهی کتابهای داستان
“کتابها یار همیشگی شما هستند: اگر آنها را زمین بگذارید، برای همیشه منتظر شما خواهند ماند، به آنها توجه کنید و همیشه شما را دوست…
بیشتر ۷ مزیت مطالعهی کتابهای داستاندوستت دارم
نظاره گر درکنار پنجرهدست در دستشپا به پای هممی خندندچشم هایش می درخشدچه زیبا شدی امشبآرام برولذت ببرزندگی کنحواسم هستروزهایی ست که می نگرماز دور توراعشقت…
بیشتر دوستت دارممدت هاست
درافکارم غرق شده امتنها مانده امفکرهادارمراه هایی دارمچاره ها دارمدر رویایم غرق شده امپرواز میکنمدرمیان آرزوهایمرسیدهنرسیدهازیاد رفتهو شکستههمه و همهاینجا هستندتنها هستندمدت هاستکه از یاد…
بیشتر مدت هاستبه دیدار خدایم می روم
اشک هایم را برروی زمین میریزم در آن جاست منتظر است مدت هاست صبرش به سر آمده من هم همینطور دیگر کافیست اگر نمی آمد…
بیشتر به دیدار خدایم می رومخدایا دوست بدار
در گوشه گوشه قلبم می نویسمبارهاتکرار میکنمبا خدایمرازهاییاز کسانیکه دوست دارند هنر رامی فهمندمی شناسندارزش این قلم راخدایا دوست بدارحفظ بفرمادوست داران این قلم را…
بیشتر خدایا دوست بدارآنا – بخش دوم – جشن بزرگ
آنا – بخش دوم – جشن بزرگ بخش یک را در این صفحه بخوانید در بیشتر خیابان های شهر پرچم هایی با علامت فلش رو…
بیشتر آنا – بخش دوم – جشن بزرگآنا – بخش اول – تنها
بخش اول – تنها همیشه در خواب هایش پدر را می دید روزی که ناپدید شد ، وقتی که بسیار کوچک بود آنقدر کوچک که…
بیشتر آنا – بخش اول – تنهامحفل سیمرغ – بخش دوم – تاریکی
محفل سیمرغ بخش دوم ـ تاریکی بخش یک را در این صفحه بخوانید ( توجه : این داستان برای کودکان و نوجوانان زیر پانزده سال…
بیشتر محفل سیمرغ – بخش دوم – تاریکی