آن یک شب …

وزن پاهایش غیرقابل تحمل شده بود آرام آرام قدم برمیداشت شاید امروز می توانست بهترین روز زندگی اش باشد… آرزوئی که هر دختری دارد ……

بیشتر آن یک شب …

سارا

طبق معمول در گوشه اتاقش زانوهایش را در بغل گرفته بود اتاق آرام بود سکوت کر کننده ای خانه را در بر گرفته بود کسی…

بیشتر سارا