هیچکس اشک او را ندید

دستان دخترش را گرفته بود
رمضان بود
دیگر دخترش به خاطر دیدن خوراکی در دست دیگران حسرت نمی خورد
می توانست با خیال راحت او را در شهر بچرخاند
افراد کمتری در خیابان ها بودند
دختر کوچک،دست بزرگ پدرش را محکم چسبیده بود
قدم هایش را آرام آرام برمی داشت
چشم هایش به روشنایی های خیره کننده مغازه ها بود
لباس هایش پینه بسته
امابه قدری زیبا بود
لباس در تن دخترک زیبا به نظر می آمد
حتی لباس های پاره از زیبایی دختر نمی کاست
کمی جلوتر…
دخترک ایستاد!
چشمانش گرد شده بود
پدر به دختر خیره شد
برقی در چشمانش میدید
دخترک لبخندی زد
رو به پدر ایستاد
آرام زمزمه کرد:
بستنی
بابا میشه برایم بستنی بخری؟
آنطرف خیابان مردی روی صندلی بستنی می خورد
مرد دخترش را در آغوش گرفت
مسیرش را عوض کرد
لبخند لحظه ای بر صورت دخترک تاب نیاورد
در راه خانه…
هیچکس زخم آن مرد را ندید…
هیچکس اشک های او را ندید…

نویسنده : علیرضاهزاره

Alireza Hezareh

Did you like this?
Tip علیرضا هزاره with Cryptocurrency

Donate Bitcoin to علیرضا هزاره

Scan to Donate Bitcoin to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some bitcoin:

Donate Bitcoin Cash to علیرضا هزاره

Scan to Donate Bitcoin Cash to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send bitcoin:

Donate Ethereum to علیرضا هزاره

Scan to Donate Ethereum to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some Ether:

Donate Litecoin to علیرضا هزاره

Scan to Donate Litecoin to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some Litecoin:

Donate Monero to علیرضا هزاره

Scan to Donate Monero to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some Monero:

Donate ZCash to علیرضا هزاره

Scan to Donate ZCash to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some ZCash:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *