شاید

صدای قدم زدن فردی برروی برگ ها فضای پارک را پر کرده بود

خش…خش…خش

سایه ای همه جا را  بلعیده بود

همه چیزفقط صدا بود

انگار اذبین رفتنی نبود

از گردی دهان هیولای شب

نوری می تابید

خش…خش…خش

بعد از هر چند قدم زوزه ای شنیده میشد

هر بار از گوشه ای

درختان هم تحمل نداشتند

از ترس به خود میلرزیدند

سفت به زمین چسبیده بودند

بعضی هایشان غش کرده بودند

برروی زمین ولو بودند

اژدهایی نفسی سرد را یک دم بر زمین میدمید

گربه ها فریاد میزدند

خوی نیاکان خود را باز یافته بودند

شاید انسان هایی هستندکه به لباس گربه درآمده اند

زیرکانه ما را زیر نظر دارند

شایداین درختان هم دست های موجودی غول پیکر در زیر زمین باشند

که منتظر لحظه ای مناسب اندتا طعمه ی خود را به چنگ بگیرند
شاید
شاید…

شاید
نویسنده:علیرضاهزاره.

Alireza Hezareh

لطفا درمورد متن بالا نظر دهید

باتشکر

Did you like this?
Tip علیرضا هزاره with Cryptocurrency

Donate Bitcoin to علیرضا هزاره

Scan to Donate Bitcoin to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some bitcoin:

Donate Bitcoin Cash to علیرضا هزاره

Scan to Donate Bitcoin Cash to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send bitcoin:

Donate Ethereum to علیرضا هزاره

Scan to Donate Ethereum to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some Ether:

Donate Litecoin to علیرضا هزاره

Scan to Donate Litecoin to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some Litecoin:

Donate Monero to علیرضا هزاره

Scan to Donate Monero to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some Monero:

Donate ZCash to علیرضا هزاره

Scan to Donate ZCash to علیرضا هزاره
Scan the QR code or copy the address below into your wallet to send some ZCash:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *