نظاره گر
درکنار پنجره
دست در دستش
پا به پای هم
می خندند
چشم هایش می درخشد
چه زیبا شدی امشب
آرام برو
لذت ببر
زندگی کن
حواسم هست
روزهایی ست که می نگرم
از دور تورا
عشقت را
روزگاریست که از دور
دوستت دارم
خنده هایت
برایم کافیست
از من گذشته
زندگی کردن
دوستت دارم
از دوردست ها
نویسنده : علیرضاهزاره